بیست و سه ماهگیت مبارک
حاج آقا کوچولو بعد از اینکه از سفر حج برگشتند بعلت اینکه فوق العاده ددری شده اند ، دو شب بعد از سفر حمام رفتند و بعد از حمام گریه و پافشاری که باید بریم بیرون باباش بردش بیرون یک دوری زد و اومد و از آخر شب سرش شروع شد به گرم شدن و آبریزش بینی تا اینکه روز 6 فروردین تبش زیادتر شد با اینکه براش شیاف میزدم جوابگو نبود صبح روز پنج شنبه بردیمش دکتر بهش شربت و دارو داد هر چی میدادم فایده ای نداشت تبش اصلا قطع نمیشد تا باز همون شیاف برات میذاشتم الحمدلله امروز روز یکشنبه 10 فروردین یک کم بهتر شدی . امشب هم کسری پسر دایی ات اومده بود خونمون ،تا اومد تو دستات باز کردی بغلش کردی و باهاش سرسری کردی خیلی قشنگ البته ما باید میرفتیم ولی اینها پیش...
نویسنده :
مامان ماهیار
21:37