ماهیارماهیار، تا این لحظه: 12 سال و 10 روز سن داره

ماه من ؛ ماهیار جون

تاخیر یکماهه ( عروسی ؛ مسافرت به دبی و سرماخوردگی و واکسن 18 ماهگی)

1392/8/17 21:41
نویسنده : مامان ماهیار
5,088 بازدید
اشتراک گذاری

با عرض پوزش که بعد از یکماه اومدم وبلاگت را آپ کنم و چقدر مطلب نوشتن برام سخته .....

1- 18 مهرماه به عروسی رفتیم عروسی نوه خاله بابات عروسی خیلی خوبی بود خوش گذشت با اینکه بومهن بود و ماهیار کلی کیف کرد .

2- بعد از عروسی یکی دو روز سرماخوردی که زود خوب شدی .

3- یک روز به عید قربان به همراه بابات به مسافرت 4 روزه به دبی رفتیم وای کاری نبود که نکنی همش دنبالت بودیم  پله ها برقی های پاساژها را زیر و رو می کردی فکر کنم هر شب باید از دست شما سرویس می کردند صد بار هم میرفتی بالا و پایین کمت بود اینقدر خسته میشدی که شب که میخوابیدی تا صبح غلت هم نمیزدی  ولی سفری خوبی بود با اینکه ما که چیزی نفهمیدیم اما شب آخر بابات سرما خورد و فرداش هم شما کمی تب داشتی که زود خوب شدی .تعدادی عکس ازت انداختم که در فرصت مناسب میذارم .

4 - روز هشتم آبانماه بردمت خونه بهداشت و بعد از قد و وزن واکسن 18 ماهگیت را زد و خدا را شکر زیاد تب نکردی فقط روز اول یک کم بی حال بود که با گذاشتت شیاف حالت بهتر شد.

در این مدت بسلامتی دندونهای هشتم و نهم ودهم هم نیش زده و در حال رویش هستند با اینکه این مدت خیلی بی اشتها شده بودی .

عکسها در ادامه مطلب

 

عکسهای عروسی....

در فرودگاه امام خمینی

در هواپیما

در پاساژ فسیتوال

در آسانسور هتل

اسباب بازی ( حباب ساز را براش خریدیم ) در سیتی سنتر

شهر بازی سیتی سنتر

در فروشگاه کارفور سیتی سنتر

در سیتی سنتر پشت میز فروشنده ها باید ماهیار را پیدا می کردیم

آکواریوم در دبی مال

شهر آبناتها در دبی مال

رستوران ایرانی دانیال

روز آخر در لابی هتل ، کنار میز رزویشن هتل

روز آخر در رستوران در پاساژ فستیوال

کمی حال نداره

اسباب بازیهایی که براش از دبی خرید کردیم

این ماشین به سلیقه باباش برای ماهیار گرفته شد

این حباب ساز هم خاله اش پول داده بود که براش یک اسباب بازی خوشگل بخریم ، این را هم باباش انتخاب کرد...

بعد از واکسن زدن اومدیم پارک

 

 بعد از ظهری که واکسن زدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

شهرزاد
17 آبان 92 2:06
به به حتما" بهش کلی خوش گذشته ...به شما که مطمین نیستم ! حالا من و باش هی می گم آراد چرا راه نمیره! همون بهتر راه نره با خوندن وصف حالتون تو دبی به نظرم راه نره بهتره ! هنوز راه نرفته من از بس دنیالش دویدم تبدیل شدم به نی قلیون! چه برسه بخواد راه بره!...چه اسباب بازیا ی خوشگلی هم براش خریدید دستتون درد نکنه... ایشالا همیشه به سفر ...چه راحتم خوابیده قربونش برم
مامان آیسو وآیسا
18 آبان 92 18:55
همیشه به شادی وگردش ومسافرت...گل پسر ناززززززززز


مرسی لطف داری
مامان شهراد
20 آبان 92 10:13
قربونت بشم وروجک که میدونم الان چقد شیرین و شیطونی چون یکی مثل تو رو دادرم همیشه شاد باشین و در گردش و خوشی مامان جونش من اگه کم پیدام علتش اینه که شهراد اصلا زمانی برای من نمیذاره فکر کردم سرکاری سلامت یاشید با پسر گلت
مامان الیار
20 آبان 92 14:50
سلام عزیزم همیشه به گردش و شادی امیدوارم خیلی خوش گذشته باشه برا گل پسر مرسی عزیزم الیار جون را ببوس
مامان شهراد
27 آبان 92 12:25
عزیزم طرز بافت شالو خصوصی فرستادم واست. فقط اینکه اون اندازه ها مال همون شال بود و احتمالا الان کوچیکه واسه ماهیار. البته بگم من اصلااااااااا از بافتنی سر درنمیارم، فقط عین نوشته ی مامانمو تایپ کردم سوالی داشتی بگو تا ازش بپرسم. مرسی عزیزم لطف کردی شهرادم را ببوس
شيرين مامان شادلين
28 آبان 92 17:40
سلامممممممممممممواي كه دلمون واسه شما نگ شده بود انشاالله هميشه به گردش وشادي وايييييييي چه اسباب بازيهايي خوشگلي مباركت باشه عزيزم مرسی عزیزم انشالله برای شما
مامان آیسو وآیسا
2 آذر 92 12:32
خصوصی
sara
18 آذر 92 20:14
عزیزم پسر خیلی نازی داری خدا حفظش کنه. فقط تو هواپیما اذیتت نکرد؟؟؟؟اگه راهکاری داری لطفا بهم بگو. و راستی میشه بپرسم اسباب بازیها حول و حوش چه قیمتی بود؟؟؟؟؟؟ارزش رفتن و حرید رو داره دبی؟؟؟اونم با بچه؟؟؟؟؟ممنون میشم راهنمایی کنی
sara
25 آذر 92 18:31
پس چرا جواب ندادی؟؟؟؟ ایمیل زدم بهت خیلی خوبه برو ضرر نمیکنی