17 ماهگیت مبارک
خدا را شاکرم که خداوند مهربون تو ماه مهربون و خوش خنده را بما داد قربون اون صورت ماهت برم که اینقدر تو نانازی ، گل مامانی هزار ماشالله برای خودش مردی شده خودش لیوان آب را برمیداره آب میخوره هر وقت آبش را خورد به زبان خودش می گه یا حسین بقیه اش هم میریزه روی زمین، تقریبا غذاش را هم با انگشتای کوچولوش دانه دانه برنج را در دهانش میذاره و مثل گنجشک جیک جیک می کنه وقتی بهش می گم جیک جیک مستون کو ....... به من می خنده.
هر وقت آب میخواهی یا کاری داری بهم میگی نانا بهش می گم بگو مامان می گی بابا اینقدر می گه که خدا میدونه . خونه هر کی بریم از در که وارد شده تلفن را برداره کلی با خودش صحبت می کنه به زبان هندی خیلی قشنگخ بیان می کنه فکر می کنی کشتیهاش روی آب هستند یا با موبایل راه میره و سرش را کج میذاره روی گوشی و توی خونه صحبت می کنه. باباش از در که وارده میشه میره جلوش ولی کلی باهاش حرف میزنه ، زمانی هم که میخوام ببرمش بیرون کلی برام صحبت می کنه .
کلماتی که ادا می کنی بابا ، ددد ، ده ، دیگان دیگان و دوقان دوقان و با انگشتهات که بالا و پاییم می بری می گی دینگ دینگ دینگ .
بسلامتی هفتمین دندون از سمت چپ از بالا در اومده یک کم که چه عرض کنم بعضی مواقع بی اشتهایی از دست اون دندونها که انشالله بزودی در بیاد.
امروز باباش براش از نمایشگاه اداره شون دو تا اسباب بازی خرید یکی بولینگ و دیگری لوگو برای 17 ماهگی ماهیار جون .
هنوز کامل نمی تونی از پله ها بیایی پایین یک هو می پری پایین خدا کنه زود بتونی راحت از پله ها بری بالا و پایین .
کسی جرات نداره از دست شما دستشویی ایرانی بره پشت در منتظر میشه البته تازگیها خوشبختانه دیگه دست توی در نمیزنی می شینه تا طرف در باز کنه و خودت می اندازی تو دستشویی مسواک خودت را هم بر نمیداری مسواک مرا برمیداری و زیر شیر آب میگیری به دندونهات ولثه ات می مالی .
این اسباب بازیهاییه که بابات برات خریده. دستش درد نکنه.
پشت در دستشویی نشسته منتظر باباش . ای قربون او خنده هات که میخواهی تا در باز بشه خودتا بندازی تو دستشویی .
اینجا خواب بعد از حمام کلاه مامانش سر گذاشته ، ای قربوت برم با اون خوابیدن که بقول بابات داری بنزین میزنی برای بیدار شدنت.