خرابکاری ماهیار جون
دیروز داشتم برات غذا گرم می کردم که یکدفعه دیدم سر و صدات نیست و یک بوی خوب به مشامم رسید وقتی رسیدم توی اتاق دیدم قوطی کرم را از بالای میز توالت برداشته بودی و همه را روی موکت و دستهای و پاهای کوچولوت مالیده بودی و اعتراض می کردی که چرا برداشتم.
ماشالله تازگیها دستت به همه جا میرسه و دوست داری چیزهای جدید را برداری ...........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی