ماهیارماهیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

ماه من ؛ ماهیار جون

پسر نانازم 31 ماهگیت مبارک

1393/9/12 0:39
نویسنده : مامان ماهیار
840 بازدید
اشتراک گذاری

بسلامتی 31 ماهه شدی قربونت برم که این همه شیطونی ، فوق العاده کنجکاوی و باید سر از هر کاری در بیاری تازگیها باز می ری سر وسایل خونه ؛ آشپزخونه جاهایی که درش بسته باالتماس میگی برات باز کنم و می شینی با اون وسایل به زبان هفت کشور الا فارسی صحبت می کنی

اتفاق بدی که در ماه محرم افتاد یعنی در روز ظهر جمعه 16 آبان ( مادربزرگ من( مامان بابای من )) فوت کردند خدا رحمتش کنه شما نتیجه اش بودی شما را دیده بود . دو سال و نیم بود که مریض شده بود همیشه عاشق عروسی و جشن بود بطوری که برای مراسمش که رفته بودیم سرخاکش شما نشسته بودی روی قبرش و می خوندی و می گفتی دست دست دست که همه را به خنده می انداختی با این کارهات.خدا رحمتش کند.

تازگیها جرات ندارم از درمغازه اسباب بازی فروشی رد بشم عاشق ماشینی چند روز پیش رفتم توی مغازه و یک ماشین پلیسی برداشتی و 4 شب بعدش هم با بابات رفتیم یک اتوبوس برداشتی .باز دوباره سه شب بعدش بابات رفت برای دفتر نقاشی و مداد شمعی و یک هلوکوپتر برات خرید.

بهرحال انشالله تنت سالمه و دلت خوش باشه ما هم در کنار شما .

حالا بریم سروقت عکسها:

 

این نشانه ایی که با دستش می گیره یعنی i love you......

جای جدید روی بخاری لب شومینه.....

مشغول آجیل خوردن....

ماشینی که مامانش براش گرفته علاقه تا چند روز....

نمیدونم از دست این پسر لب تاپ و تبلت را کجا بگذارم؟

البته خودش بلد روشن کرده و برنامه هدهد یا موسیقی را بیابد ؟

عاشق چادر و روسری؟ ماهیار خانم.....

روزها که باباش نیست دمپایی هاش را ماهیار می پوشه.

نقاشی کردن ماهیار با مدادشمعی هاش که باباش براش خریده.

سرخاک مادر بزرگم ( خدا رحمتش کند)

اینجا فاتحه میخونه. بعد هم می گه دست دست دست ..

این هم خریدهای اسباب بازی که مامان و باباش براش خریدند.

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان امیر عباس و ارغوان (دوقلوها)
29 آذر 93 12:13
خدا حفظ کنه این گل پسر زیبا رو
مامان مرمر
29 دی 93 17:21
سم ماهیاری خوش به حالت چه در ماشین داری مرسی قابل شما را نداره